سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مُهر بر لب زده

دردی بود در دل ، ذکری بود بر لب ... گفتم تابدانم تا بدانی ...

شخصی حضور پیامبراعظم(صلی الله علیه وآله وسلم)آمد. حضرت فرمود: «آیا می خواهی تو را به امری راهنمایی کنم تا خداوند به وسیله آن، تو را به بهشت ببرد. «آن شخص گفت! آری یا رسول الله! حضرت فرمود: «از آنچه خداوند به تو نعمت داده، به دیگران عطا کن.» عرض کرد: اگر خودم نیازمندتر باشم، چه کنم؟ حضرت فرمود: «شخص مظلومی را یاری کن.» گفت: «اگر خودم مظلوم تر و ناتوان تر بودم چه کنم؟ فرمود: شخص نادان و ناآگاهی را راهنمایی کن. گفت: اگر خودم از او نادان تر و ناآگاه تر بودم، چه کنم؟ حضرت فرمود: «از زبانت مراقبت کن و جز در موارد نیک از آن استفاده نکن» پس حضرت فرمود: «آیا خوشحال نمی شوی که یکی از این ویژگی ها را انجام دهی تا به واسطه آن به بهشت بروی.» (1)

پی نوشت

1- کافی، ج3، ص175


شخصی به نام عبدالرحمن، مدتی در مدینه معلم کودکان و نوجوانان بود، یکی از فرزندان امام حسین (ع) به نام «جعفر» به مکتب او رفت. معلم، آیه شریفه «الحمدلله رب العالمین» را به جعفر آموخت. امام حسین (ع) به سبب این آموزش هزار دینار و هزار حله (پیراهن مرغوب) به آن معلم داد. شخصی از امام پرسید، آیا آن همه پاداش به معلم دادن، رواست؟ امام حسین (ع) در پاسخ فرمود: آن چه دادم چگونه برابری می کند با ارزش آنچه او به پسرم جمله «الحمدلله رب العالمین» را آموخت.
پیامبر اعظم (ص) نیز دراین باره فرمود: وقتی معلم، بسم الله الرحمن الرحیم را به کودکی بیاموزد خداوند برای او و آن کودک و پدر و مادر کودک، برائت از آتش را می نویسد. (1)

پی نوشت

1- تفسیر برهان، ج 1، ص 43